رقص خاک اثر سمیه سادات مدنی

معرفی کتاب رقص خاک

کتاب رقص خاک به قلم سمیه سادات سید آقای مدنی، رمانی احساسی است که به ماجرای زندگی دختری به نام بانو و عشق نافرجامش می‌پردازد. بانو دختری ساده است و دل به مردی می‌بازد که تنها برای تصاحب ثروت پدرش با او ازدواج می‌کند.

معرفی کتاب رقص خاک:

بانو، دختر نازپرورده‌ی حاج ناصر است که بعد از دلدادگی به مردی که جز تصرف ثروت حاج ناصر، دلیل دیگری برای ازدواج با بانو ندارد، فصل جدیدی از زندگی‌اش رقم می‌‌خورد. این زن جوان درگیر مشکلات و مصائب بسیاری می‌شود اما برای حفظ آبروی پدرش صبوری می‌کند و بدون حضور هیچ مردی به عنوان حامی و تکیه‌گاه، پاکدامنانه زندگی خود را ادامه می‌دهد.

تنها بهانه‌ی او برای تحمل تمام مشکلات، دو فرزندش به نام‌های ملیحه و محمد هستند که آن‌ها را با جان و دل بزرگ می‌کند اما آن‌ها… .

سمیه سادات سید آقای مدنی نویسنده‌ی خوش‌ذوقی است که در رمان احساسی و جذاب رقص خاک برایتان از سختی و مشکلات زن بودن می‌گوید.

سمیّه سادات سید آقای مدنی در مقدمه کتاب رقص خاک بیان می‌کند:

زن یعنی تنهایی. زن یعنی سکوت. یعنی صبر، یعنی حسِ بودن.
آنگاه که در میان شلوغی‌ها، تنهاییت را به تنهایی به دوش می‌کشی و دم نمی‌زنی…
وقتی سکوتت را نمی‌شکنی در بین فریادها و همهمه‌های ناجوانمردانه‌ی روزگار…
آن زمان که در و دیوار برایت تنگ و تنگتر می‌شوند و تو را در تنگنای خود فرو می‌برند…
شب‌هایی که زانوهایت هم برایت غریبی می‌کنند و دیگر برای جای گرفتن در آغوشت، دست و پا نمی‌زنند…
روزهایی که طراوت سحرگاهان، با روشنایی خورشید بیرون نمی‌آید و پسِ پرده‌ی تاریکِ تنهاییت می‌ماند…
و وقتی شمعدانی‌ها، دیگر تو را نمی‌فهمند و حتی برای زنده ماندشان، آب هم نمی‌خواهند…

در بخشی ار کتاب رقص خاک می‌خوانیم:

تنها فکری که این روزها آرام و قرار هوشنگ را گرفته بود، این بود که مبادا اتفاقی بیفتد و سقف آرزوهایش خراب شود! ولی این اتفاق نیفتاد و بانو، همسر هوشنگ شد.

اما بعد از مدتی، با مرگ حاج ناصر و باردار شدن بانو همه چیز عوض شد. حالا دیگر هوشنگ حتی نمی‌خواست از بانو فرزندی داشته باشد که مبادا مجبور به ادامه‌ی زندگی با او باشد.

یک بار بدون این‌که بانو متوجه شود، با ریختن دارو سعی کرد دوقلوهای او را از بین ببرد. ولی قسمت این بود که این اتفاق نیفتد و بانو صاحب دو فرزند زیبا شد…